عباس (مجاهد) کورکوری، توسط دادگاه انقلاب اهواز به اعدام محکوم شد.
اتهامات طرح شده علیه وی عبارتند از:
. محاربه از طریق کشیدن سلاح به قصد جان مردم و ارعاب
. افساد فیالارض از طریق ارتکاب جنایت به وسیله تیراندازی با سلاح جنگی
. اخلال در نظم عمومی و ایراد خسارت عمده به تمامیت جسمانی منتج به جان باختن هفت نفر از جمله کیان پیرفلک
. ایراد خسارت عمده به اموال عمومی و خصوصی» و «تشکیل گروه باغی و عضویت در آن از طریق قیام مسلحانه علیه نظام
این حکم از سوی قوه قضاییه جمهوری اسلامی غیر قطعی اعلام شده و در دیوان عالی قابلِ فرجامخواهی است.
عباس کورکوری، جوان ساکن شهرستان ایذه در جریان خیزش ملی ایران، بیستونُهم آذرماه سال گذشته، توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی بازداشت شد.
مرکز رسانه قوه قضاییه جمهوری اسلامی، مدعی است که مجاهد کورکوری متهم به قتل جاویدنام کیان پیرفلک است. این ادعا بارها از سوی خانواده پیرفلک رد شده است.
علی روحی، پدر جاویدنام حمیدرضا روحی، یکشنبه بیستُم فروردینماه، پس از پایان یافتن مراحل بازجویی و تفهیم اتهام، با قرار وثیقه بطور موقت از زندان اوین آزاد شد.
علی روحی، چهارشنبه شانزدهم فروردینماه در پی برگزاری مراسم زادروز فرزندش به همراه همسرِ خواهرش توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.
جاویدنام حمیدرضا روحی، ۱۹ساله، در جریان خیزش ملی ایران، بیستوششم آبانماه سال گذشته در تهران با شلیک مستقیم نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی به قتل رسید.
زهره سرو، زندانی سیاسی مشروطهخواه محبوس در زندان قرچک ورامین، با وجود بروز مشکلات گوارشی به دلیل مخالفت مسئولان زندان به بیمارستان و امکانات پزشکی دسترسی ندارد.
به گفته یک منبع آگاه: «علیرغم حال نامساعد جسمی خانم سرو و موافقت دادستان برای اعزام وی به بیمارستان، مسئولین زندان قرچک ورامین با اعزام این زندانی بیمار مخالفت میکنند.»
این کنشگر مشروطهخواه، چهارم بهمنماه سال گذشته به بهانه فرستادن به بیمارستان از زندان اوین خارج و به زندان قرچک ورامین جابجا شده است.
زهره سرو، زندانی سیاسی در مهرماه ۲۵۸۰، بوسیله نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی بازداشت و پس از پایان یافتن مراحل بازجوییاش به بند زنان زندان اوین فرستاده شد. وی در نهایت توسط شعبه بیستوشش دادگاه انقلاب تهران به اتهامات «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور» و «تبلیغ علیه نظام» به هفت سال حبس تعزیری محکوم شد.
منوچهر بختیاری زندانی سیاسی مشروطهخواه و پدر جاویدنام پویا بختیاری به اعتصاب غذای خود پایان داد. این پدر دادخواه، چهاردهم فروردینماه در اعتراض به ممنوعیت تماس و ملاقات با خانواده، و محرومیت از حق درمان در زندان «چوبیندر» قزوین، دست به اعتصاب غذا زده بود.
به نقل از سارا عباسی، این زندانی سیاسی: «منوچهر بختیاری بعد از ۶ روز اعتصاب غذا و ۴ روز اعتصاب دارویی مجبور به شکستن اعتصاب خود شد.»
منوچهر بختیاری، نُهم اردیبهشتماه ۲۵۸۰، توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی همراه با ضرب و شتم در منزل شخصیاش در تهران بازداشت شد. وی در نهایت توسط دادگاه انقلاب به سه سال و شش ماه حبس تعزیری، دو سال و شش ماه تبعید و دو سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شد.
علی پناه حیدری و روح الله حیدری، پدر و برادر جاویدنام جواد حیدری، یکشنبه بیستُم فروردینماه با قرار کفالت به طور موقت آزاد شدند.
فاطمه حیدری، خواهر جاویدنام جواد حیدری یکشنبه ۲۰ فروردینماه با انتشار ویدئویی در صفحه توئیتری خود، از آزادی پدر و برادرش روحالله حیدری، خبر داد.
مادر و برادر دیگر جاویدنام جواد حیدری نیز پنجشنبه هفدهم فروردینماه، با قرار کفالت آزاد شدهاند.
روحالله حیدری، دوشنبه چهاردهم فروردینماه توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی بازداشت شد.
محمد حیدری نیز به همراه پدر و مادرش، چهارشنبه شانزدهم فروردینماه توسط نیروهای امنیتی دستگیر شدند.
جاویدنام جواد حیدری، ۴۰ساله، سیویکم شهریورماه در شهر قزوین در جریان خیزش ملی ایران با شلیک مستقیم نیروهای مسلح جمهوری اسلامی مجروح شد. نیروهای امنیتی به جای انتقال این آزادهرزم به بیمارستان او را به مقر فرماندهی انتظامی بردند. وی بر اثر شدت جراحات وارده و خونریزی شدید جان باخت.
فریبا زندکریمی، معلم ساکن شهرستان سنندج، چهارشنبه شانزدهم فروردینماه، پس از احضار به اداره اطلاعات این شهرستان بازداشت شد.
به نقل از یک منبع آگاه: «نیروهای اداره اطلاعات شب گذشته و پس از بازداشت فریبا زندکریمی به منزل وی هجوم برده و اقدام به تفتیش منزل ایشان نمودهاند.»
فریبا زندکریمی، ۳۵ساله، معلم قراردادی اداره آموزش و پرورش شهرستان سنندج است. تاکنون از دلایل بازداشت و اتهامات طرح شده، علیه وی در دسترس نیست.
پیام ولی، شهروند بهائی محبوس در زندان قزلحصار کرج، از شرکت در مراسم خاکسپاری مادرش به دلیل مخالفت قاضی سید موسی آصف الحسینی، محروم ماند.
به نقل از یک منبع نزدیک به خانواده این شهروند بهائی: «علیرغم پیگیریهای خانواده و وکیل آقای ولی، برای برخورداری از مرخصی کوتاه مدت جهت حضور در مراسم خاکسپاری مادرش، قاضی سید موسی آصف الحسینی، با این درخواست مخالفت کرد.»
پیام ولی، شهروند بهائی ساکن کرج در تاریخ دوم مهرماه سال جاری، ضمن تفتیش منزل توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی بازداشت و به زندان رجاییشهر کرج منتقل شد. وی پس از مدتی به زندان قزلحصار انتقال داده شد.
وی پس از مدتی توسط شعبه اول دادگاه انقلاب استان البرز به اتهامات «همکاری با دول متخاصم»، «اغوا یا تحریک مردم به جنگ و کشتار با یکدیگر» و «تبلیغ علیه نظام» در مجموع به شانزده سال حبس تعزیری، دو سال ممنوعیت خروج از کشور و دو سال اقامت اجباری در شهرستان یاسوج، همراه با معرفی هفتگی خود به دادگاه انقلاب، محکوم شد.
امیرحسین قناعتگر، از بازداشتشدگان خیزش ملی ایران، سهشنبه پانزدهم فروردین ماه، علیرغم ناتمام ماندن مراحل درمان از بیمارستان فارابی به زندان تهران بزرگ بازگردانده شد.
این آزادهرزم در جریان خیزش سراسری از ناحیه چشم، گردن، بازو و سینه مورد هدف گلولههای ساچمهای نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی قرار گرفته و بشدت مجروح شده است.
به نقل از یک منبع آگاه: «آقای قناعتگر روز گذشته جهت خارج کردن گلولههای ساچمهای در اطراف چشم به بیمارستان فارابی منتقل شده بود. دکتر این بیمارستان اعلام کرد، ضرورتی برای خارج کردن گلولهها از دور چشم و یا از زیر پلک سمت راست وی ندارد و به مرور زمان خودش سر باز میکنه و گلولهها خارج میشود. او بدون تکمیل مراحل درمان به زندان بازگردانده شد. در حالی که این گلولههای ساچمهای دور گردن، اطراف چشم، روی صورت و یک گلوله ساچمهای رو پلک راست وی همچنان باقی است. یکی از پرسنل زندان به نام آقای پیروزفر در مورد شرایط جسمانی امیرحسین قناعتگر به وی گفته، بیرون از زندان همه فکر میکنند تو در حال کور شدن هستی و از چشمان تو خون میآید. تو در زندان نیز از رسیدگی درمانی جهت بهبودی شرایط جسمانی محروم ماندهای. چندین نفر از بیرون و داخل زندان به گونهای اطلاع رسانی کردهاند که تو در حالت مرگ قرار گرفتهای!»
بنابر گزارشها منابع حقوق بشری، در جریان بازجوییها نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی با فشار دادن زخمهای روی بدن امیر حسین قناعتگر، قصد گرفتن اعترافات اجباری از او را داشتهاند.
امیرحسین قناعتگر، در جریان خیزش سراسری ایران در قلعه حسن خان تهران (شهر قدس) توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی بازداشت شد. وی پس از پایان یافتن مراحل بازجویی در شعبه سوم دادسرای عمومی و انقلاب این شهر از بابت اتهامات «تبلیغ علیه نظام» و «اخلال در نظم عمومی» مورد تفهیم اتهام قرار گرفت.
با سپاس از زنده نگهداشتن نام و اخبار مربوط به ایرانیان دربند دژخیمان انیرانی