نمای کوچک، زندان بزرگ
- AD MIN

- Nov 7
- 5 min read
گزارش هفتگی از نادیده انگاشتن حقوق و آزادیهای شهروندی و زندانیان سیاسی در ایران
-شنبه ۱۷ آیان ، ۲۵۸۴ شاهنشاهی
مرگ مشکوک امید سرلک
مرگ مشکوک امید سرلک، جوان پادشاهیخواه اهل الیگودرز، بازتاب گستردهای در شبکههای اجتماعی داشته است. شامگاه شنبه ۱۰ آبانماه ۱۴۰۴، پیکر بیجان این کنشگر ۲۲ ساله درون خودرویی رهاشده و در حالی پیدا شد که با گلوله مورد اصابت قرار گرفته بود. در کنار پیکر او یک قبضه سلاح گرم نیز دیده شده است.

گزارشهای غیررسمی میگویند ساعاتی پیش از مرگ، سرلک در استوری اینستاگرام خود ویدیویی منتشر کرده بود که در آن تصویر علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، به آتش کشیده میشود و صدای محمدرضا شاه پهلوی بر آن پخش میگردید. او در همان استوری، متنی تند و اعتراضی نوشته بود و از جوانان خواسته بود در برابر «تحقیر و فقر» برخاسته و «دلداری خود را ثابت کنند».
به فاصله چند ساعت از انتشار این ویدیو و نوشتهها، پیکر گلولهخوردهی او در اتومبیلش پیدا شد. کاربران شبکههای اجتماعی این رخداد را «قتل حکومتی» دانسته و حکومت جمهوری اسلامی را مسئول مستقیم مرگ او معرفی کردهاند.
منابع محلی گزارش دادهاند که پیکر امید سرلک هنوز به خانوادهاش تحویل داده نشده و آنان زیر فشار نیروهای امنیتی
قرار دارند تا علت مرگ را «خودکشی» اعلام کنند.
نهش ناگوار کوشان پیرزاده
در چهارم آبانماه ۱۴۰۴، گزارشهایی از نهش (وضعیت) کوشان پیرزاده، قهرمان پرورش اندام و زندانی سیاسی پادشاهیخواه، در شبکههای اجتماعی همرسانی شد. بر پایه این گزارشها، او پس از دوازده روز بیخبری، در تماسی کوتاه از سلول انفرادی زندان اوین خبر داده است که در روز سیام مهرماه در اعتراض به شرایط غیرانسانی زندان، سر و صورت خود را مجروح کرده و سپس به بهداری منتقل شده است. اما در پی درگیری ناخواستهای با معاون حفاظت اطلاعات اوین، به جای درمان، با خشونت شدید مواجه شده و مأموران او را به سلول انفرادی بردهاند.

منابع آگاه میگویند او در آنجا به شدت مورد ضربوجرح قرار گرفته، ساعاتی برهنه نگه داشته شده و با فحاشی و رفتارهای تحقیرآمیز مورد آزار قرار گرفته است. همچنین مأموران از او خواستهاند برای تحقیر، پای آنان را ببوسد.
برگزاری دادگاه امیرحسین موسوی
دادگاه رسیدگی به اتهامات امیرحسین موسوی، زندانی سیاسی پادشاهیخواه، محبوس در زندان اوین، روز یکشنبه یازدهم آبانماه در شعبه پانزدهم دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی برگزار شد.

امیرحسین موسوی با همراهی وکیل مدافع خود، رضا شفاخواه، در برابر نه عنوان اتهامی از جمله تشکیل گروه برای اقدام علیه امنیت داخلی کشور، فعالیت تبلیغی علیه نظام، اجتماع و تبانی با هدف ارتکاب جرم علیه امنیت، ارتباط غیراتفاقی با افراد وابسته به اسرائیل، توهین به مقدسات، تأمین مالی تروریسم، همکاری و تبادل اطلاعات با افراد مرتبط با اسرائیل، نشر اکاذیب و تبلیغ به نفع اسرائیل، از خود دفاع کرد.
به گفته رضا شفاخواه، این پرونده هشت متهم دیگر نیز دارد که همگی با سپردن وثیقه آزاد شدهاند. او در یادداشتی توضیح داد که برای موکلش، بهدلیل انتشار چند مطلب در شبکه اجتماعی ایکس با حساب کاربری «James B Dean»، نه عنوان اتهامی مستقل طرح شده که به باور او مصداق آشکار نقض اصل منع تجدید مجازات و نمونهای از تعدد غیرقانونی عناوین کیفری است.
شفاخواه این پرونده را نمونهای از بیعدالتی قضایی و نمادی از برخورد ساختار امنیتی با آزادی بیان در ایران دانست و گفت: «در کشوری که نوشتن و اندیشیدن میتواند همسنگ جاسوسی تلقی شود، عدالت مفهومی بیپناه است.»
او همچنین افزود که با وجود درخواستهای مکرر، از پذیرش وثیقه برای آزادی موقت امیرحسین موسوی تا زمان صدور حکم نهایی جلوگیری شده است.
بهره گیری از کودکان درفعالیتهای نظامی
برخلاف پیماننامه جهانی حقوق کودک و در ناسازگاری با تعهدهای جمهوری اسلامی در زمینه پرهیز از بهرهگیری از کودکان در فعالیتهای نظامی، دستکم دو هزار و ششصد و چهارده دانشآموز از شهرستانهای نطنز، بادرود، جوانرود، مهریز، ورامین، ساوجبلاغ، بروجرد، جم، مارگون و استان کهگیلویه و بویراحمد به اردویی موسوم به «راهیان نور» در مناطق عملیاتی کشور فرستاده شدند.

در این برنامه، گروههای جداگانهای از دانشآموزان دختر از شهرهای گوناگون کشور با دهها دستگاه خودرو، به مناطق جنوب و غرب ایران از جمله هویزه، دهلاویه، اروندکنار، فتحالمبین، شلمچه، آبادان، بازیدراز و گیلانغرب اعزام شدند. مدت این اردوها در مواردی یک تا سه روز اعلام شده است.
فرماندهان نواحی بسیج در شهرستانهای یادشده این سفرها را بخشی از «اردوهای فرهنگی ـ آموزشی» دانستهاند، اما همزمان، نهادهای مدافع حقوق کودک تأکید دارند که اینگونه برنامهها دربردارنده پیامهای ایدئولوژیک، نمایش محتوای جنگی و القای ارزشهای نظامیگرایانه است که با روح پیماننامه حقوق کودک در تضاد قرار دارد.
براساس این پیماننامه، همه افراد زیر هجده سال کودک بهشمار میآیند و بهرهگیری از آنان در فعالیتهای نظامی یا آموزشهای همسو با آن، ممنوع است. جمهوری اسلامی از سال هزاروسیصدوهفتادوسه خورشیدی به این پیمان پیوسته، اما گزارشها نشان میدهد که در حوزههایی چون کار کودکان، مجازاتهای کیفری، ازدواج زودهنگام و آموزش نظامی، بارها از مفاد آن تخطی کرده است.
کارشناسان همچنین درباره خطرهای ایمنی این اردوها، از جمله احتمال واژگونی خودروها و نبود نظارت کافی بر شرایط رفتوبرگشت، هشدار دادهاند.
درخواست دوباره برای بازنگری پرونده احسان افراشته
دومین درخواست بازنگری پرونده احسان افراشته، زندانی محكوم به اعدام و محبوس در زندان اوین، در دیوان عالی كشور ثبت شده و برای رسيدگی به شعبه ٢٩ فرستاده شده است. او پيشتر در دادگاه انقلاب تهران به رياست قاضی صلواتی به اعدام محكوم شده بود.

بر پايه دادههای در دست، احسان افراشته در اواخر خردادماه سال جاری از سوی قاضی ابوالقاسم صلواتی، رئیس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب، از بابت اتهام «جاسوسی» به دار محكوم شد. اين حكم در مرحله فرجام خواهی در شعبه ٣٩ دیوان عالی كشور تايید شد و نخستين درخواست بازنگری نيز در شعبه ٩ بدون هیچ تغییری تايید گرديد. اكنون پرونده در دور دوم بازنگری است و برای رسيدگی دوباره به شعبه ٢٩ فرستاده شده است.
احسان افراشته در آغاز سال ۱۴۰۳ خورشیدی پس از بازگشت از تركیه بازداشت شد و در مهرماه همان سال، پس از چند ماه نگه داری در بند انفرادی، به بند عمومی اوین منتقل شد. او اكنون در بند هفت نگه داری می شود.
چندی پيش مسئولان زندان اوین قصد داشتند او را به زندان قزلحصار كرج منتقل كنند، اما شماری از زندانيان كوشيدند جلو اين تصميم را بگيرند. در پيامد اين رخداد، چند زندانی به دفتر رییس بند فراخوانده شدند و از ديدار با خانواده محروم گرديدند.
بر اساس اظهارات یک منبع مطلع نزدیک به خانواده، اين زندانی با اتهام جاسوسی برای اسراییل روبه رو شده و نيروهای امنيتی از او اعتراف های اجباری نيز گرفتهاند. درونمايه اين اعترافها روشن نيست، اما گفته میشود ساختگی بوده و خود او اين اتهامها را نپذيرفته است. بخشی از دارايیهای او و خانوادهاش توقيف شده و خانواده در فشار امنيتی قرار دارند.
احسان افراشته، زاده ١٣٧٢، دانش آموخته مهندسی عمران در دوره كارشناسی ارشد، كارشناس شبكه و فن آوری اطلاعات و اهل اصفهان است و پيشتر در تهران زندگی میکرده است.




